نشسته ايد دو دل اينچنين چرا؟ بخريد
سه روز نه! همه ي عمر معتکف شدم
نميروم ز در روضه خانه تا بخريد
گره به زندگي ام ميخورد هميشه ولي
نميخورم به دَرِ بسته گر مرا بخريد
دل شکسته ي من را کسي نگاه نکرد
بروي دست گرفتم مگر شما بخريد
جنسم به درد نميخوره،خودم هم خبر دارم، يه جنسي برات آوردم که رو دست خودم هم مونده، کسي ازم نميخره،اما شنيدم تو خوب معامله ميکني، اصلا مي گردي دنبال جنس خراب، مي گردي دنبال جنسي که کسي نميخره، تو مياي مي خري
هر چقدر که امروز زمزمه کردي،حسين حسين گفتي هست ديگه، دو سه ساعت ديگه هم بايد مشکيت رو در بياري و هم مشکياي مجلس روضه رو،
خدا کند همه شهر باخبر بشوند
خدا کند که مرا با سر و صدا بخريد
براي چي اين حرف رو مي زنم؟ آخه همه به من ميگن:دو ماه خودت رو برا کي خرج کردي؟امروز اومدم بگم:آقا تو مزدم رو بده، يه جوري هم مزدم رو بده همه بفهمن،آي قبرونت برم آقا. ديدي کارگر که کارش تموم ميشه مياد ميگه کارم تموم شد، اوستا کارش مياد ميگه: ببين من بايد تأييد کنم،بايد ببينم. بعد نسبت به اونچه تأييد ميکنه مزد ميده، امروز بيا ببين ما دو ماه برا حسين گريه کرديم يا نه. مي دوني چه کسي مياد تأييد ميکنه؟ يهو همه مي بينند يه خانوم قد خميده مياد
نوکرِ داشت جون ميداد،اومدن بالا سرش هر چي مي گفتن بگو:"لااله الا الله"، نمي گفت، يه عده مي گفتند:ديديد چقدر به سينه مي زد برا ابي عبدالله،ببين آخر کار زبونش بند اومده، ديدي چي شد، هر چي رفيقاش مي گفتن بگو،نمي گفت، چرا نمي گي؟ تا فهميد چه خبر شده، آروم آروم چشماش رو باز کرد،يه خنده اي زد، مي دونيد چي گفت؟ گفت: تا آقام نياد نميگم. همين طور که خوابيده بود ديدن پاهاش رو جمع کرد، با همون زبون آذري گفت:خوش گلدي،خوش گلدي.خوش اومدي آقا
مگه چي بود حاجتش؟ گفت:آقا يه نگاه به سن من بنداز ببين ديگه پير شدم، محاسنم سفيد شده،دارم مي ميرم، من اين چيزا رو نميخوام،امام رضا عليه السلام فرمود: چي مي خواي؟ هر چي ميخواي بگو بهت ميدم. گفت: آقا بي ادبي مي کنم، ميشه لحظه اي که پاهام رو، رو به قبله مي کنند بيايي؟ تو بيايي سرم رو بغل بگيريميشه يه سرم به ما بزني آقاجان.
درباره این سایت